گناه خودکشی در اسلام
خودکشی
،خودکشی با تیغ،خودکشی با پنتوباربیتال،خودکشی با قرص آلپرازولام،خودکشی
در اسلام،خودکشی به انگلیسی،خودکشی با زاناکس،خودکشی با قرص ژلوفن،خودکشی
با زولپیدم،خودکشی با سیانور،خودکشی با تیغ چگونه است
در این مطلب از سایت جسارت
می خواهیم در مورد خودکشی صحبت کنیم.امیدواریم این مطلب مورد توجه شما
عزیزان را جلب کند.خود کشی (لاتین suicidium ، از ریشه sui caedere ، “کشتن
خود”) عملی عمدی است که باعث مرگ فرد شود. خود کشی اغلب به علت یأس صورت
میگیرد که علت آن اغلب به اختلال روانی نظیر افسردگی، اختلال دوقطبی، اسکیزوفرنی، شکست عشقی، اعتیاد به الکل، یا سوء مصرف دارو نسبت داده میشود. اغلب، عوامل استرسزا
مانند مشکلات مالی یا مشکلات ارتباط بین فردی در این میان نقش دارند. تلاش
برای جلوگیری از خود کشی شامل موارد زیر است: محدود کردن دسترسی به سلاح
گرم، درمان بیماریهای روانی و سوء مصرف دارو و بهبود وضعیت اقتصادی.
خود کشی که
به آن خود کشی موفق نیز گفته میشود، «عمل گرفتن جان خود» است. خود کشی
ناموفق یا رفتار خود کشی غیرکشنده، نوعی آسیب به خود با هدف پایان دادن به
زندگی است که منجر به مرگ نشود. خود کشی کمکی زمانی است که فردی بهطور
غیرمستقیم به شخص دیگری کمک میکند تا باعث مرگ خود شود و این کار را از
طریق ارائه مشاوره یا تهیه ابزار انجام این کار صورت دهد. این کار در مقابل
هومرگ قرار دارد که در آن فرد دیگر نقش فعالتری در مرگ شخص ایفا میکند.
فکر خود کشی یعنی فکر کردن فرد خودکش به نحوه خاتمه دادن به زندگی خویش.
دلایل خودکشی
در مشرق زمین با مغرب زمین به کلی متفاوت است. به طور مثال، در مشرق زمین و
در ایران اولین اختلالی که باعث خودکشی می شود، اختلال سازشی است. یعنی
اتفاقی در زندگی فرد می افتد و او چند ماهی استرس دارد و به دلیل فشار این
استرس اقدام به خودکشی می کند. در صورتی که در مغرب زمین علت اصلی خودکشی
افسردگی است که به نوعی بیماری جدی تری است.
رایجترین روش انجام خودکشی
در کشورهای مختلف متفاوت است و تا حدی به روشهای قابل دسترس بستگی دارد.
روشهای معمول عبارتند از: حلقآویز کردن، مسمومیت با قرص برنج، و سلاح گرم
و کشیدن تیغ روی رگ
زنان متاهل بیشتر از زنان مجرد خودکشی می
کنند و بیشتر آنها به دلیل مشکلاتی که در زندگی خانوادگی شان و نارضایتی
ای که از زندگی مشترک دارند و سختی روند طلاق به دلایل مادی، فرهنگی و
اجتماعی بیشتر از زنان مجرد دست به خودکشی می زنند. خودکشی در مردان مجرد
که کار ندارند بیشتر دیده می شود، اما فراموش نکنیم خودکشی تنها به یک دلیل
انجام نمی شود و همیشه چندعاملی است و دلایل زیادی فرد را به سمت اقدام به
این کار می برد اما اتفاقی مثل شکست مالی، عاطفی، تحصیلی، فقدان و… در
نهایت باعث می شود فرد این کار را انجام بدهد و اشتباه است که ما فقط اتفاق آخر را ببینیم.
سالانه حدود
۸۰۰٬۰۰۰ تا یک میلیون نفر بر اثر خود کشی میمیرند، و این امر دهمین علت
اصلی مرگ در سراسر جهان است. میزان این کار در مردان بالاتر از زنان بوده و
احتمال خود کشی مردان سه تا چهار برابر بیشتر از زنان است. تخمین زده
میشود که هر سال ۱۰ تا ۲۰ میلیون اقدام به خودکشی غیرکشنده رخ میدهد.
اقدام به این کار در جوانان و زنان شایعتر است.
وقتی شنیدیم
کسی از خود کشی حرف می زند، نباید با این لحن که «برو بابا، شوخی نکن، تو
عرضه این کار را نداری» و الفاظ مشابه، با او حرف بزنیم! وقتی کسی این حرف
را می زند حتما به فکر فرو برویم و نزد مشاور برویم و موضوع را با او
درمیان بگذاریم که فرزند من یا خانم من یا همسر من تهدید به خود کشی کرده و
من چه باید بکنم؟! در مراحل بعدی خود فرد را هم باید نزد مشاور برد. خود
کشی یک راه حل نیست و برای هر مشکلی راه حلی وجود دارد و این یک شعار نیست
اما متاسفانه چون فردی که در فکر خودکشی است دچار دید تونلی می شود و نمی
تواند این راه ها را ببیند، اما دید تونلی چیست؟ وقتی که بچه بودیم از توی
یک لوله بیرون را نگاه می کردیم. دایره دیدمان خیلی کم و اطرافش تاریک بود.
این دید را تونلی می گویند. اگر من این لوله را کنار بگذارم می بینم چقدر
این دید وسیع است. افسردگی دید را تنگ و تاریک و فرد را نزدیک بین روانی می
کند. به همین دلیل به افرادی که دچار این حالت می شوند می گویند به روان
پزشک مراجعه کنند نه برای نصیحت شدن که برای کنار زدن این لوله!
خود کشی
دلایل متفاوت و گوناگونی دارد که از آن جمله می توان به عدم آگاهی از حد و
مرز مشخص برای برآورده شدن خواسته ها و نیازها و تلاش های بی ثمر و بی حاصل
برای رسیدن به انها اشاره کرد. همچنین، گاهی خود کشی وسیله ای برای ابراز
خشونت علیه شرایط سخت زندگی در یک جامعه می باشد. عوامل ژنتیکی، عوامل پزشکی مانند بیماری های سرطان، صرع و ایدز
و همچنین عوامل روان پزشکی مانند افسردگی، اختلال دوقطبی، الکلیسم، اختلال
شخصیت مرزی و اسکیزوفرنیا می توانند باعث اقدام به خود کشی شوند. دلایل
اجتماعی مانند فقر، تبعیض،بیکاری و اعتیاد و دلایل خانوادگی مانند ازدواج
تحمیلی، طلاق، مشکلات در روابط میان فردی، عوامل فرهنگی مانند ایجاد
تغییرات سریع در جامعه وعوامل اقتصادی شامل بحران های اقتصادی و مشکلات
مالی و استرس های ناشی از کار و تحصیل نیز می توانند زمینه ساز اقدام به
خود کشی بشوند.
دیدگاههای
مربوط به خود کشی تحت تأثیر درونمایههای زیستی متنوعی نظیر مذهب، افتخار و
معنای زندگی قرار دارد. ادیان ابراهیمی سنتاً خود کشی را وهن خداوند تلقی
میکنند که دلیل این مسئله اعتقاد به تقدس زندگی است. در طول دوران
سامورایی در ژاپن، سپوکو بهعنوان جبران شکست یا نوعی اعتراض شمرده میشد.
رسم ساتی، که در حال حاضر عملی غیرقانونی در مراسم تشییع جنازه هندو است،
این انتظار را مطرح میکرد که بیوه دست به قربانی کردن خود بزند و برای این
کار خود را خواسته یا ناخواسته و تحت فشار خانواده و جامعه، بر روی تل
هیزم مراسم تشییع جنازه شوهرش بیندازد. قبلاً خود کشی و اقدام به خود کشی
جرم محسوب میشد و مجازات در پی داشت، اما اکنون دیگر در اکثر کشورهای غربی
چنین نیست. این کار همچنان در بسیاری از کشورهای اسلامی جرم محسوب میشود.
در قرن بیستم و بیست و یکم، از خود کشی به شکل قربانی کردن خود بهعنوان
روشی برای اعتراض استفاده میشود، و کامیکازی و بمبگذاریهای انتحاری
بهعنوان تاکتیکهای نظامی یا تروریستی مورد استفاده قرار میگیرند.
سیر
بودن از زندگی و رسیدن به بن بست و تهیه ی ابزار مورد نیاز برای آن 2-
تمایل به انزوا و گوشه نشینی و دوری کردن از ارتباطات اجتماعی 3- داشتن
نوسانات خلقی و تغییرات شدید اخلاقی 4- احساس ناامیدی و به اخر خط رسیدن در
مورد شرایط موجود 5- استعمال بیش از حد مواد مخدر و الکل 6- مشغول کردن
ذهن با مرگ و خداحافظی با مردم 7- تغییر روال عادی زندگی، تغییر در خواب و خوراک و امور زندگی 8- انجام اعمال خطرناک و کارهایی که باعث تخریب فرد می شوند.
عواملی که
خطر خود کشی را تحت تأثیر قرار میدهند، عبارتند از اختلالات روانی، مصرف
نادرست دارو، حالات روانی، شرایط فرهنگی، خانوادگی و اجتماعی و
ژنتیک.بیماری روانی و سوء مصرف مواد غالباً در کنار هم وجود دارند. سایر
عوامل خطرآفرین عبارتند از اقدام به خود کشی قبلی، در دسترس بودن وسیله
برای ارتکاب این عمل، سابقه خانوادگی خود کشی، یا وجود آسیب ضربهای مغز.
به عنوان مثال، میزان خود کشی در خانوادههای دارای سلاح گرم بیش از
خانوادههای فاقد آن بودهاست. عوامل اجتماعی و اقتصادی مانند بیکاری، فقر،
خانه بهدوشی و تبعیض نیز ممکن است فکر خود کشی را موجب شود. حدود ۱۵–۴۰٪
مردم یادداشت خود کشی از خود بجا میگذارند. به نظر میرسد ژنتیک در ۳۸٪ تا
۵۵٪ از رفتارهای خود کشی دخیل باشد. سربازان در معرض خطر خود کشی بیشتری
هستند که این امر تا حدی ناشی از میزان بالاتر بیماریهای روانی و مشکلات
سلامت جسمی مربوط به جنگ است.
اختلال
روانی اغلب در زمان خود کشی وجود دارد و میزان آن از ۲۷٪ تا بیش از ۹۰٪
برآورد میشود. در بین کسانی که در واحد روانی بستری شدهاند، خطر خود کشی
موفق در طول زندگی در حدود ۶/۸٪ است. نیمی از تمام افرادی که در اثر خود
کشی جان خود را از دست میدهند ممکن است دچار اختلال افسردگی شدید باشند؛
داشتن این بیماری یا یک اختلال خلقی دیگر مانند اختلال دوقطبی خطر خود کشی
را ۲۰ برابر افزایش میدهد. . سایر بیماریهای دخیل در این وضع عبارتند از
اسکیزوفرنی (۱۴٪)، اختلال شخصیت (۱۴٪)، اختلال دوقطبی، و اختلال استرس پس
از سانحه. حدود ۵٪ از افراد مبتلا به اسکیزوفرنی در اثر خود کشی میمیرند.
اختلال خوردن نیز از جمله بیماریهای دارای خطر بالا است. سابقه اقدام به
خود کشی قبلی مهمترین عامل پیشبینی انجام موفقیتآمیز خود کشی است. حدود
۲۰ درصد از خود کشیها با سابقه قبلی همراه بودهاست و از بین کسانی که خود
کشی کردهاند ۱٪ ظرف یک سال در خود کشی خود موفق هستند و بیش از ۵٪ پس از
۱۰ سال خود کشی میکنند. گرچه اقدام به خودآزاری اقدام به خود کشی تلقی
نمیشود، وجود رفتار آسیب رساندن به خود با افزایش خطر اقدام به خود کشی
مربوط است. در حدود ۸۰٪ خودکشیهای موفق، فرد ظرف یک سال قبل از مرگ خود به
پزشک مراجعه کردهاست، و در ۴۵٪ موارد، افراد در یک ماه قبل چنین کاری را
انجام دادهاند.[ حدود ۲۵–۴۰٪ کسانی که خود کشی موفقی داشتهاند در سال قبل
با مراکز خدمات بهداشت روان تماس گرفتهاند.
در صورت مواجه با فردی که قصد و علائم خود کشی دارد لازم است در صورتی که خودتان دچار اضطراب
و نگرانی شدیدی شدید، ابتدا افکار و دیدگاه های خود را بررسی کنید. سپس به
بررسی و گوش دادن همدلانه به افکار و نظرات هرچند غیر واقع بینانه ی فردی
که قصد خود کشی دارد بپردازید. از قضاوت کردن فرد و دادن پند و اندرز به او
بپرهیزید و در اسرع وقت او را به یک روانپزشک معرفی نمایید. چنانچه قصد
فرد اقدام به خود کشی نمایشی و جلب کردن توجه دیگران باشد، لازم است
اطرافیان آن را جدی گرفته و از نادیده گرفتن فرد با وجود آگاهی از نیت او،
اجتناب کنند.
سوء مصرف
مواد دومین عامل خطرآفرین شایع خود کشی پس از افسردگی شدید و اختلال دوقطبی
است. هم سوء مصرف مزمن مواد و هم مسمومیت حاد در این کار دخیل است. . در
صورتی که این وضع با غم و اندوه شخصی نظیر داغداری همراه باشد، میزان خطر
بیشتر افزایش مییابد. به علاوه سوء مصرف مواد با اختلالات روانی همراه
است. اکثر مردم زمانی که اقدام به خود کشی میکنند تحت تأثیر داروهای
آرامبخش- خوابآور (مانند الکل یا بنزودیازپینها) هستند و اعتیاد به الکل
در ۱۵٪ تا ۶۱٪ موارد وجود دارد. بهطور کلی کشورهایی که دارای میزان
بالاتری مصرف الکل و تعداد بیشتر کافههای مربوط به این کار هستند، میزان
خود کشی بالاتری دارند که این مسئله در درجه اول مربوط به الکل تقطیری است
تا کل الکل مورد استفاده. حدود ۲/۲–۴/۳٪ کسانی که بهخاطر اعتیاد به الکل
مورد درمان قرار گرفتهاند در ادامه زندگی خود در اثر خود کشی درگذشتهاند.
افراد الکلی که اقدام به خودکشی میکنند معمولاً مرد و میانسال بوده و در
گذشته تلاش کردهاند خود کشی نمایند. بین ۳ تا ۳۵٪ مرگ و میر در میان
کسانی که هروئین مصرف میکنند به دلیل اقدام به خود کشی است (حدود ۱۴ برابر
بیشتر از کسانی که از این ماده استفاده نمیکنند). سوء مصرف کوکائین و
متامفتامین همبستگی بالایی با خود کشی دارد. در بین کسانی که از کوکائین
استفاده میکنند بیشترین خطر در مرحله ترک است.کسانی که از مواد استنشاقی
استفاده میکنند نیز در معرض خطر قابل توجهی بوده و حدود ۲۰٪ اقدام به خود
کشی کرده و بیش از ۶۵٪ به آن فکر کردهاند.استعمال دخانیات نیز با خطر خود
کشی مرتبط است. شواهد اندکی در خصوص علت وجود این ارتباط بهدست آمدهاست؛
با این حال این فرضیه ارائه شدهاست که کسانی که مستعد سیگار
هستند مستعد به خود کشی نیز هستند زیرا کشیدن سیگار باعث مشکلاتی برای
سلامتی میشود که افراد پس از آن میخواهند به زندگی خود پایان بدهند، و
همچنین سیگار کشیدن بر ترکیب شیمیایی مغز تأثیر میگذارد و تمایل به خود
کشی را ایجاد میکند. با این حال به نظر نمیرسد شاهدانه بهطور مستقل میزان خطر را افزایش دهد.
اعتیاد به
قمار با افزایش میزان افکار خود کشی همراه بوده و میزان اقدام به این کار
در مقایسه با جمعیت عادی بیشتر است. بین ۱۲ تا ۲۴٪ قماربازان پاتولوژیک
اقدام به خود کشی میکنند. میزان خود کشی در میان همسران آنها سه برابر
بیشتر از جمعیت عادی است. عوامل دیگری که خطر این کار را در قماربازان
افزایش میدهد عبارتند از: بیماریهای روانی، سوء مصرف الکل و مواد.
خود کشی
منطقی گرفتن جان خود بنا به استدلال است، اگرچه برخی فکر میکنند خودکشی به
هیچ عنوان منطقی نیست. عمل گرفتن جان خود برای نفع بردن دیگران ایثار جان
خوانده میشود. نمونهای از این کار در مواقعی است که افراد مسن به زندگی
خود خاتمه میدهند تا مقدار مواد غذایی بیشتری برای افراد جوان جامعه باقی
بماند. در برخی از فرهنگهای اسکیمو این عمل، اقدامی است ستودنی و از سر
شجاعت یا خرد تلقی میشود. حمله انتحاری یک اقدام سیاسی است که در آن مهاجم
مرتکب خشونت علیه دیگران میشود و میداند که این کار منجر به مرگ خود
خواهد شد. بعضی از بمبگذاران انتحاری در پی رسیدن به شهادت هستند.
مأموریتهای کامیکازی بهعنوان وظیفه در برابر قدرتی برتر یا الزام اخلاقی
انجام میشد. خود-دیگرکشی عمل قتل
است که در عرض یک هفته بعد از آن کسی که قتل را انجام داد، خودکشی میکند.
خودکشی گروهی اغلب در زیر فشار اجتماعی انجام میشود که در آن اعضا
استقلال خود را به یک رهبر میسپارند. خودکشی دستهجمعی میتواند تنها با
مشارکت دو نفر رخ دهد، که اغلب به آن خودکشی توافقی گفته میشود. در زمانی
که شرایط بهگونهای است که ادامه زندگی غیرقابل تحمل است، برخی از مردم از
خودکشی بهعنوان وسیلهای برای پایان رنجهای خود استفاده میکنند. برخی
از زندانیان در اردوگاههای کار اجباری نازی عمداً با دست زدن به حصارهای
برقدار خود را میکشتند.
مهمترین روش
منجر به خودکشی در بین کشورها متفاوت است. مهمترین روشها در مناطق مختلف
عبارتند از دار زدن خود، مسمومیت با قرص برنج و اسلحه گرم. اعتقاد بر این
است که این تفاوتها تا حدودی ناشی از دسترس بودن روشهای مختلف باشد.
بررسی ۵۶ کشور نشان داد که حلقآویز کردن رایجترین روش در بسیاری از
کشورها بودهاست، , و معادل ۵۳٪ خودکشی در مردان و ۳۹٪ خودکشی زنان به این
طریق صورت میگیرد. در سراسر جهان ۳۰ درصد از خودکشیها در اثر خوردن
آفتکش انجام میشود. با این حال میزان استفاده از این روش بهطور قابل
توجهی متفاوت بوده و از ۴٪ در اروپا تا بیش از ۵۰٪ در منطقه اقیانوس آرام
در نوسان است. این روش در آمریکای لاتین نیز با توجه به دسترسی آسان به آن
در میان جمعیت کشاورز معمول است. در بسیاری از کشورها، دوز بیش از حد مجاز
دارو حدود ۶۰٪ خودکشی در میان زنان و ۳۰٪ خودکشی در میان مردان را سبب
میشود که بسیاری از آنها از قبل برنامهریزی نشده بوده و در طول یک دوره
حاد تزلزل رخ میدهد. میزان مرگ و میر بنا به روش مورد استفاده متغیر است:
سلاح گرم ۸۰–۹۰٪، غرق شدن ۶۵–۸۰٪، حلقآویز کردن ۶۰–۸۵٪، دود اگزوز خودرو
۴۰–۶۰٪، پریدن از ارتفاع ۳۵–۶۰٪، سوزاندن زغال چوب ۴۰–۵۰٪، آفتکشها
۶–۷۵٪، دوز بیش از حد دارو ۵/۱–۴٪. شایعترین روشهای خودکشی ناموفق با
شایعترین روشهای موفق متفاوت است و بیشترین میزان عدم موفقیت به میزان
۸۵٪ از طریق دوز بیش از حد دارو و در جهان توسعه یافته میباشد. در ایالات
متحده ۵۷٪ خودکشیها شامل استفاده از سلاح گرم بوده و این روش در مردان
نسبت به زنان تا حدودی بیشتری رواج دارد. شایعترین علت بعدی در مردان
حلقآویز کردن و در زنان مسموم کردن خود است. این روشها در مجموع حدود ۴۰٪
از خودکشیهای ایالات متحده را تشکیل میدهد. در سوئیس که در آن تقریباً
همه صاحب یک اسلحه گرم هستند، بیشترین تعداد خودکشیها از طریق حلقآویز
کردن صورت میگیرد. پریدن از بلندی جهت مردن هم در هنگ کنگ و هم سنگاپور
رایج بوده و به ترتیب ۵۰٪ و ۸۰٪ را تشکیل میدهد. در چین مصرف آفتکشها
رایجترین روش است. در ژاپن، دریدن شکم خود که به آن سپوکو یا هاراکیری
گفته میشود هنوز هم رخ میدهد، اما حلقآویز کردن شایعترین روش است.
یشگیری از
خودکشی اصطلاحی است که در مورد همه تلاشها به منظور کاهش شیوع خودکشی از
طریق اقدامات پیشگیرانه انجام میشود. کاهش دسترسی به روشهای خاص، مانند
سلاح گرم یا سموم و حتی بهرهگیری از سازه ضد خودکشی نیز این خطر را کاهش
میدهد. سایر اقدامات شامل محدود کردن دسترسی به زغال چوب و موانع روی
پلها و سکوهای مترو است. ممکن است درمان اعتیاد به مواد مخدر و الکل،
افسردگی، و کسانی که در گذشته اقدام به خودکشی کردهاند نیز مؤثر باشد.
برخی پیشنهاد کاهش دسترسی به الکل را بهعنوان یک استراتژی پیشگیرانه (نظیر
کاهش تعداد کافهها) ارائه نمودهاند. اگرچه شماره تلفن فوریتی بحران به
وفور پیدا میشود، شواهد کمی در خصوص تأیید یا رد تأثیر آن وجود دارد. به
نظر میرسد در جوانانی که به تازگی به فکر خودکشی افتادهاند، درمان شناختی
رفتاری باعث بهبود نتایج شدهاست. ممکن است توسعه اقتصادی به دلیل توانایی
خود در کاهش فقر قادر به کاهش میزان خودکشی باشد. ممکن است تلاش برای
افزایش ارتباط اجتماعی به ویژه در مردان مسن مؤثر باشد. پژوهشگران دانشگاه
ایندیانا به شیوه جدیدی دست پیدا کردهاند که از طریق آن میتوانند با
نمونه برداری از خون افراد و طرح سوالات ویژهای در رابطه با شرایط جسمانی
وروانی احتمال اقدام به خودکشی را پیشبینی کنند. بر پایه ادعای این محققان
سلسله پرسشهایی تدوین شده تا ۹۲ درصد به آنها امکان میدهد به احتمال
روی آوردن این افراد به خودکشی پی ببرند.
اطلاعات کمی
در مورد اثرات غربالگری جمعیت عمومی از حیث میزان نهایی خودکشی وجود دارد.
از آنجا که میزان بالایی از افرادی که تست آنها با استفاده از این ابزار
مثبت بوده در معرض خطر خودکشی نیستند، نگرانیهایی در این خصوص وجود دارد
که ممکن است غربالگری بهرهبرداری از منابع مراقبتهای بهداشت روانی را
بهطور قابل توجهی افزایش دهد. با این حال توصیه میشود کسانی که در معرض
خطر زیادی قرار دارند، ارزیابی گردند. به نظر میرسد طرح پرسش در مورد
خودکشی خطر این کار را افزایش ندهد.
در کسانی که
به مشکلات روانی مبتلا هستند بعضی از درمانها ممکن است خطر خودکشی را
کاهش دهد. کسانی که زیاد خودکشی میکنند را میتوان بهطور داوطلبانه یا
غیرداوطلبانه در مراکز مراقبتهای روانی بستری نمود. معمولاً اموالی که
ممکن است برای آسیب رساندن به خود مورد استفاده قرار گیرد، از آنها گرفته
میشود. بعضی از پزشکان از بیماران میخواهند قرارداد پیشگیری از خودکشی را
امضا کنند و متعهد شوند در صورت آزاد شدن به خود صدمه نزنند. اما شواهد
حاکی از آن است که این کار تأثیر قابل توجهی ندارد. اگر شخصی در معرض خطر
اندکی باشد، ممکن است بتوان ترتیب درمان سلامت روانی بیمار در خارج از مرکز
را داد. مشخص شدهاست که تأثیر بستری کوتاه مدت نسبت به مراقبت توسط جامعه
برای بهبود نتایج در افراد دچار اختلال شخصیت مرزی که بهطور مزمن مستعد
خودکشی هستند، زیاد نیست. شواهدی تجربی وجود دارد مبنی بر اینکه روان
درمانی و بهویژه درمان رفتار دیالکتیکی میزان خودکشی را در نوجوانان و
همچنین در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی کاهش میدهد. با این حال شواهد
مذکور کاهش خودکشی موفق را نشان نداده است. بحثهایی بر سر منافع داروهای
ضدافسردگی در مقابل زیانهای آنها مطرح شدهاست. به نظر میرسد داروهای ضد
افسردگی جدیدتر مانند SSRI در افراد جوان خطر خودکشی را از ۲۵ در ۱۰۰۰ به
۴۰ در ۱۰۰۰ افزایش میدهد. با این حال این داروها ممکن است در افراد مسن
خطر مذکور را کاهش دهد. به نظر میرسد لیتیوم در کاهش خطر خودکشی در کسانی
که مبتلا به اختلال دوقطبی و افسردگی تکقطبی هستند تا سطح جمعیت کلی مؤثر
باشد.
شناسایی
تغییراتی که در یک ژن بخصوص به نام SKA2 رخ میدهد، میتواند به پیشبینی
احتمال اقدام به خودکشی در یک فرد کمک کند. تغییراتی که در این ژن رخ
میدهد با استفاده از یک آزمایش خون
ساده قابل شناسایی است. ژن SKA2 در افرادی که در آستانه خودکشی هستند،
بهدرستی فعالیت نمیکند. این ژن مسئول کنترل هورمون کورتیزول است. ترشح
هورمون کورتیزول (هورمون استرس)، در جریان واکنش بدن به استرس بسیار افزایش
مییابد. ژن SKA2 که در بخش فوقانی کورتکس مغز وجود دارد به پیشگیری از
افکار منفی کمک میرساند و رفتارهای تکانشی را نیز کنترل میکند. اگر
تغییری در این ژن رخ دهد، بدن نمیتواند میزان ترشح کورتیزول را کنترل کند.
پیش از این مشخص شده بود در خون افرادی که دست به خودکشی زدهاند، مقدار
زیادی کورتیزول وجود دارد. این آزمایش کمک میکند پیش از آنکه دیر شود برای
نجات جان فرد اقدام کنند.
احمد شجاعی،
رئیس سازمان پزشکی قانونی ایران در مردادماه ۱۳۹۳ با اشاره به افزایش خود
کشی در ایران گفت: «چهار هزار و ۵۵ نفر در سال ۱۳۹۲ در اثر خودکشی جان
باختهاند.» براساس آمارهای موجود در سال ۱۳۹۱ تهران با ۴۰۹، کرمانشاه با
۲۷۱ و گیلان با ۲۳۱ مورد فوتی، بیشترین و استانهای خراسان جنوبی با ۱۸،
کهگیلویه و بویراحمد با ۲۴ و خراسان شمالی با ۲۵ فوتی کمترین موارد مرگ
ناشی از خودکشی را به خود اختصاص دادهاند که از این میان بیشترین آمار
خودکشی به شیوه «حلق آویز» بودهاست. در سال ۲۰۱۰، ۴/۷ نفر در هر صد هزار
نفر بر اثر مرگهای مشکوک به خودکشی فوت کردهاند، به این ترتیب «البته
ایران در بین ۸۹ کشوری که اطلاعاتش گردآوری شدهاست در رتبه شصت و نهم قرار
دارد.» بهگزارش وبگاه آفتاب در ۱۹ شهریور ۱۳۹۳ در ایران آمار خودکشی در
مردان مجرد بیشتر از مردان متأهل و برخلاف آمارهای جهانی در زنان متأهل بیش
از زنان مجرد است.
در جهان
غرب، مرگ مردان در اثر خود کشی سه تا چهار برابر بیشتر از زنان است، اگرچه
زنان چهار برابر بیشتر اقدام به خودکشی میکنند. دلیل این مسئله این است که
مردان از ابزار کشندهتری برای پایان دادن به زندگی خود استفاده میکنند.
این تفاوت در کسانی که بیش از ۶۵ سال سن دارند بسیار بیشتر است چرا که
مردان ۱۰ برابر بیشتر از زنان اقدام به خودکشی مینمایند. خودکشی در چین
دارای یکی از بالاترین میزانهای خودکشی زنان در جهان و تنها کشوری است که
در آن این میزان از خودکشی مردان بیشتر است (نسبت ۹/۰). در شرق دریای
مدیترانه نرخ خودکشی تقریباً بین مردان و زنان برابر است. بالاترین میزان
خودکشی زنان در کره جنوبی و معادل ۲۲ مورد در هر ۱۰۰٬۰۰۰ نفر است، و بهطور
کلی نرخ آن در جنوب شرق آسیا و اقیانوس آرام غربی بالا است.
در بسیاری
از کشورها نرخ خود کشی در افراد میانسال یا مسن بالاتر است. با این حال
تعداد مطلق خودکشی در افراد ۱۵ تا ۲۹ ساله بیشتر بوده و دلیل این امر تعداد
افراد این گروه سنی است. بیشترین میزان آن در ایالات متحده در مردان
قفقازی مسنتر از ۸۰ سال رخ میدهد، اگرچه افراد جوانتر بیشتر دست به
خودکشی میزنند. خودکشی دومین علت شایع مرگ در نوجوانان و در مردان جوان
بوده و تنها مرگ تصادفی بالاتر از آن قرار میگیرد. خودکشی در مردان جوان
در کشورهای توسعه یافته، علت نزدیک به ۳۰٪ مرگ و میرها است. این میزان در
کشورهای در حال توسعه نیز مشابه است، اما درصد کمتری از مرگ و میر را تشکیل
میدهد و دلیل آن میزان بالاتر مرگ و میر ناشی از سایر انواع تروما است.
در جنوب شرق آسیا برخلاف مناطق دیگر جهان، مرگ و میر ناشی از خودکشی در
زنان جوان نسبت به زنان مسن بیشتر رخ میدهد.
در بسیاری
از اشکال مسیحیت، خود کشی گناه تلقی شده است، و این امر بهطور عمده بر
اساس نوشتههای متفکران بانفوذ مسیحی در قرون وسطی مانند سنت آگوستین و
توماس آکویناس مقدس بودهاست. اما بهعنوان مثال خودکشی در بیزانس و طبق
فرمان یوستینیانوس مسیحی گناه در نظر گرفته نمیشد. . در آموزههای
کاتولیک، مبنای این استدلال عبارت است از فرمان «مکش» (که در عهد جدید نیز
از زبان عیسی در متی ۱۹:۱۸ اعلام شده است)، و همچنین این ایده که زندگی
هدیهای از سوی خداوند است و نباید رد شود، و این مسئله که خودکشی مخالف
«نظم طبیعی» بوده و در نتیجه دخالت در طرح جامع خداوند برای جهان است. با
این حال، اعتقاد بر این است که بیماریهای روانی یا ترس شدید از درد و رنج
کشیدن مسئولیت کسی که دست به خودکشی میزند را کاهش میدهد. استدلالهای
مخالف عبارتند از: ترجمه دقیقتر فرمان ششم بهصورت «قتل مکن» که لزوماً در
مورد خود مصداق ندارد. اینکه خدا به انسان اراده آزاد داده است؛ اینکه
گرفتن جان خود بیش از درمان بیماری، قانون خدا را نقض نمیکند؛ و اینکه چند
مورد خودکشی توسط پیروان خدا در کتاب مقدس ثبت شده و هیچ محکومیتی شدیدی
هم ذکر نگردیده است. یهودیت بر اهمیت ارزش دادن به این زندگی پرداخته است، و
در نتیجه خودکشی به مثابه انکار خوبی خدا در جهان است. با وجود این،
یهودیان در شرایط دشوار و زمانی که به نظر میرسید هیچ چارهای جز کشته شدن
یا اجبار به خیانت
به دین خود نداشتند، اقدام به خودکشی فردی یا خودکشی گروهی میکردند
(بهعنوان مثال نگاه کنید به ماسادا، نخستین آزار و اذیت یهودیان فرانسه و
قلعه یورک) و حتی در مناجاتنامههای یهودی بهعنوان یک یادآوری تلخ
آمدهاست: «زمانی که چاقو بر روی گلو است»، و به کسانی اشاره دارد که «برای
تقدیس نام خداوند» میمیرند (نگاه کنید به شهادت). مقامات یهودی پاسخهای
متناقضی به این اقدامات دادهاند، برخی آنها را نمونههایی از شهادت
قهرمانانه در نظر گرفته، در حالی که دیگران گرفتن جان خود را با وجود
پیشبینی شهادت اشتباه دانستهاند. خودکشی در اسلام مجاز نیست. در هندوئیسم
بهطور کلی خودکشی مورد سرزنش است و در جامعه معاصر هندو درست به اندازه
قتل دیگری گناه تلقی میشود. کتاب مقدس هندوها عنوان میکند که کسی که
اقدام به خودکشی نماید به بخشی از جهان روح تبدیل خواهد شد و در زمین
سرگردان خواهد شد تا زمانی که اگر خودکشی نمیکرد تا آن زمان زنده میماند.
با این حال، هندوئیسم حق پایان دادن به زندگی خود را به مردان از طریق عمل
غیرخشونتآمیز روزه گرفتن تا دم مرگ میپذیرد که پرایوپاوسا نامیده
میشود. اما پرایوپاوسا تنها منحصر به افرادی است که هیچ تمایل یا جاهطلبی
ندارند، و هیچگونه مسئولیتی در این زندگی برای آنها باقی نماندهاست. در
جینیسم نیز عمل مشابهی به نام سانثارا وجود دارد. رسم ساتی یا خودسوزی
زنان بیوه در قرون وسطی در جامعه هندو شایع بود.
خداوند در قرآن
درباره قتل انسانی که کشتن اش واجب نشده شدیدا تهدید کرده و وعده عذاب
جاوید جهنم داده است. چنانچه در آیه ۳۰ سوره نسا می فرماید: «وَ مَنْ
یَفْعَلْ ذَٰلِکَ عُدْوَانًا وَ ظُلْمًا فَسَوْفَ نُصْلِیهِ نَارًا ۚ وَ
کَانَ ذَٰلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیرًا» «و هر کس این عمل را از روی تجاوز
و ستم انجام دهد، به زودی او را در آتشی وارد خواهیم ساخت و این کار برای
خدا آسان است.» همچنین در آیه ۹۳ سوره نسا آمده است: «وَ مَنْ یَقْتُلْ
مُؤْمِنًا مُتَعَمِّدًا فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِیهَا وَ غَضِبَ
اللَّهُ عَلَیْهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِیمًا» «و هر کس
فرد باایمانی را از روی عمد به قتل برساند، مجازات او دوزخ است؛ در حالی
که جاودانه در آن میماند و خداوند بر او غضب میکند و او را از رحمتش دور
میسازد و عذاب عظیمی برای او آماده ساخته است» در آیه ۳۲ سوره مائده می
خوانیم: «…مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الْأَرْضِ
فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا…» «…هر کس، انسانی را بدون ارتکاب
قتل یا فساد در روی زمین بکشد، چنان است که گویی همه انسانها را کشته است…»
با توجه به متن این آیات در می یابیم که خودکشی گناه کبیره ای است که وعده
عذاب دائم و شدید در مورد آن داده شده است. باید توجه داشته باشیم که
خودکشی تنها گناهی است که بعد از آن هیچ گاه انسان فرصت توبه و پشیمانی از
آن و بازگشت را نخواهد داشت.
از پیامبر
اسلام (ص) نقل است: «میان انسانهای پیش از شما، مردی جراحتی برداشت و از
شدت بی تابی کاردی برداشت و با آن دستش را قطع کرد و از شدت خونریزی مُرد؛
پس خداوند فرمود: بنده ام، در گرفتن جان خود بر من پیشی گرفت… هر آینه بهشت
را بر او حرام کردم.» همچنین در حدیث دیگری فرمودند: «مَنْ قَتَلَ
نَفْسَهُ بِحَدیدَهٍ فَحَدیدَته فی یَده یُجاءُ بِها فی بَطْنِه فی نارِ
جَهَنَّمَ خالِدا فیها مُخَلّدا أبدا، و مَنْ شَرِبَ سَمّا وَ قَتَلَ
نَفْسَهُ، فَسَمُّهُ فی یَدِهِ یَتَحَسّاهُ فی نارِ جَهَنَّمَ خالِدا فیها
أبَدا، وَ مَنَ تَرَدّی مِنْ جَبَلٍ، فَقَتَلَ نَفْسَهُ فهو یَتردّی فی نار
جهنّم خالدا فیها مُخلّدا أبَدا» «کسی که به وسیله آهن خودکشی کند پس با
آهن پاره ای به دست که قسمتی از آن به شکمش فرو رفته آورده می شود و وارد
آتش جهنم می گردد و در آن به طور أبد و همیشگی خواهد سوخت و کسی که با
خوردن سم خودکشی کند، پس سم در دست به آتش جهنم انداخته می شود و در آن به
طور دائم خواهد سوخت و کسی که خود را با پرت کردن از کوه به قتل برساند، پس
به آتش جهنم پرت می شود و در آن تا أبد خواهد ماند.» از امام باقر (ع)
روایت شده است: «إنَّ المُؤْمِنَ یُبْتَلی بِکُلِّ بَلِیَّهٍ وَ یَمُوتُ
بِکُلِّ میتَهٍ إلاّ أَنَّهُ لایَقْتُلُ نَفْسَهُ» «همانا ممکن است مؤمن به
هر بلایی مبتلا شود و به هر (نوع) مرگی بمیرد اما هیچ گاه خود را
نمیکشد.» امام صادق (ع) درباره گناه خودکشی می فرمایند: «مَنْ قَتَلَ
نَفْسَهُ مُتَعَمِّداً فَهُوَ فِی نَارِ جَهَنَّمَ خَالِداً فِیهَا» «هر
کسی که دانسته خودکشى کند پیوسته در دوزخ خواهد بود.»